در ماه صفر اين سال [1268] نواب والا نصرت الدوله براي نظم گرمسيرات فارس از شيراز حركت فرموده، از فيروزاباد و بلوك سيمكان و قير و كارزين و اترز و خنج و نواحي گله دار و ناحيه بيخ فال لارستان گذشته، وارد شهر لار گرديد و مير هاشم عوضي لاري را كه مدتها سر به عصيان كشيده، اعتنايي به حكومت لارستان نداشت، ماخوذ داشته مقيد فرمود.
نواب جعقر خان زند وارد شيراز گرديد و باعث فرار خود را محمد خان پسر نصير خان لاري قرار داد و ولد ارجمند خود نواب اميرزاده لطف علي خان را به لقب جهانباني سرافراز فرمود و با فوجي از دلاوران زنديه براي تنبيه محمد خان لاري مامورش داشت
و چون خبر حركت لطف علي خان به عبدالله خان و محمد خان پسران نصير خان لاري رسيد،قلعه لار را كهبر فراز كوهي مشرف بر شهر لار است به محمد علي خان پسر عموي خود سپردند
و هر يك براي اوردن تفنگچي به جايي از لارستان شتافتند و لطف علي خان قلعه را محاصره نمودو جمعيتي را در عقب محمد خان و عبدالله خان روانه داشت
و چون جماعت زنديه به انها رسيدند شكست يافته فرار نمودند و محمد علي خان بعد از اطلاع بر واقعه، قلعه لار را به تصرف داد و زمان محاصره به چهار ماه رسيد
پس نواب لطف علي خان جهانباني، عيال نصير خان لاري را با خود به شيراز اورد.
در دوازدهم محرم سال 1147 نواب نايب السلطنه نواي عزيمت افراشته از راه همدان عازم مقصد گرديد و در عرض راه خبر از فارس رسيد كه طهماسب قلي خان سردار، از جهرم و هرم گذشته قلعه و بلده خنج را كه اهلش براي اتحاد منجي دم از موالات محمد خان بلوچ مي زدند، محاصره نموده بعد از اندكي مسخر داشته، اهلش را كشت و قلعه و امارات عاليه خنج را خراب و ويران ساخت،
سپس قلعه پرويز عوض را كه بر فراز كوهي بلند هفت فرسخ غربي شهر لار است و اهلش از خير خواهان محمد حان بلوچ بودند محاصره نموده چند روزي پاي مردانگي را فشرده، در تصرف اورد پس فرقه اي را در معرض سياست و جماعتي را مورد عنايت نمود، پس به شهر لار رفته يحيي خان بلوچ و همراهان او را كه در قلعه لار مقيد بودند، خواسته انها را روانه سفر اخرت گردانيد.
پس از شهر لار به صحراي باغ كه چهار فرسخ جنوبي شهر لار است رفته، قلعه باغ را تصرف كرده در حق جماعتي عنايت و پاره اي را سياست فرمود و محمد خان بلوچ در ان زمان در قلعه دشتي كه فرسخي كمتر، شرقي قلعه باغ است توقف داشت و بعد از تسخير بر قلعه باغ با پانصد نفر افغان و بلوچ به عزم استمداد از شيخ احمد مدني كه در ناحيه جهانگيريه لارستان جنوبي شهر لار در قلعه كمشك، پانزده فرسخي شهر لار توقف داشت.
از صحراي باغ توقف نمود و بعد از اطلاع طهماسب قلي خان سردار، بر واقعه قوجي را مامور به محاصره قلعه دشتي داشته، به ايلغار در عقب محمد خان بلوچ تاخت و در نواحي جهانگيريه لارستان به او رسيد، جمعي از همراهان او را كشته، راه قلعه كمشك را بر او بست و محمد خان ناچار به سمت بنادر فارس فرار نمود
و طهماسب قلي خان براي تنبيه شيخ احمد مدني كه مدتها دست ازار او به شيعه خانه لارستان دراز بود، قلعه كمشك را محاصره نمود و بروج عاليه در برابر قلعه كمشك برافراشت و در اندك زماني قلعه را مفتوح داشت و شيخ احمد مدني با تمام قلعگيان را دستگير نمود پس به جانب ناحيه شيب كوه لارستان رفته، تمامي قلعه هاي اهل تسنن را خراب نمود، اهالي انجا را از راه كرمان روانه خراسان داشت و شيخ احمد مدني و اتباع او را روانه دربار معدلت مدار نايب السلطنه نمود.
زمین باقی می ماند اما انسان فانی است،انسان به جهان چشم می گشاید،اما دوباره در قعر خاک مدفون می گردد.زندگی بس کوتاه است،اما جهان در مکان جاوید خود پایدار باقی می ماند.
partnering with Indigenous peoples to Defend their Lands، Languages، and Cultures